سایت طاقچه ایرانی دانلود فایل پی دی اف کتاب تشریفات عباس پهلوان 98 صفحه 📘 PDF را با بهترین کیفیت و به صورت کامل برای شما عزیزان قرار داده است. تشریفات نوشته عباس پهلوان، یکی از آثار برجسته ادبیات معاصر فارسی است که با زبانی انتقادی و طنزآمیز به بررسی جنبه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه ایرانی می پردازد. این کتاب، روایتی پرکنایه از زندگی روزمره و تناقض های موجود در ساختارهای رسمی و غیررسمی جامعه است. پهلوان در این اثر با تیزبینی و بیانی هنرمندانه، لایه های پنهان رفتارها و باورهای اجتماعی را آشکار می کند. با سایت طاقچه ایرانی برای ادامه مطالب همراه باشید.
معرفی کتاب تشریفات
مضمون کتاب تشریفات:
مضمون اصلی این کتاب به نمایش تناقضات میان ظاهر و باطن در نظام های اجتماعی و فرهنگی اختصاص دارد. پهلوان با طنزی تلخ، به نقد ارزش های نمایشی، ریاکاری، و تشریفات زائد می پردازد که روابط انسانی و اصالت رفتارها را تحت تأثیر قرار داده اند. این داستان بازتاب دهنده جامعه ای است که در آن، نمایش بر معنا غلبه دارد و حقیقت در میان زرق وبرق گم می شود.
دانلود کتاب تشریفات
مخاطبین کتاب تشریفات:
این کتاب برای مخاطبانی مناسب است که به ادبیات انتقادی و اجتماعی علاقه دارند و از تحلیل های زیرکانه و طنزهای تلخ درباره مسائل فرهنگی و سیاسی لذت می برند. همچنین، کسانی که به کشف لایه های پنهان جامعه و نقش تشریفات در مناسبات انسانی علاقه مندند، از این اثر بهره خواهند برد.
PDF کتاب تشریفات عباس پهلوان
درباره نویسنده کتاب تشریفات عباس پهلوان:
عباس پهلوان، نویسنده، روزنامه نگار و طنزنویس ایرانی، با آثار خود در حوزه نقد اجتماعی و سیاسی شناخته می شود. او با سبک خاص خود، ترکیبی از طنز، واقع گرایی و بیان صریح، توانسته تأثیر عمیقی بر ادبیات معاصر فارسی بگذارد. پهلوان با آثارش، از جمله تشریفات، همواره به بازتاب مشکلات و تناقضات جامعه پرداخته است.
دانلود پی دی اف کتاب تشریفات
برشی از کتاب تشریفات:
نمیدانم چرا این دامنها ، این دامن ها که تا قوزک پاها را می پوشاند و لم میدهد روی کفشها مرا یاد انقلاب اکتبر میندازد – و فیلم های خبری .. و کاپیتالیسم و فیلم دکتر ژیواگو .. و اشرافیتی که له و لورده شده و اشرافیت و سنتی که هنوز مثل يك لاشه گندیده کنار کوچه مشام مردم را می آزارد گفت: خیلی عصبانی هستی چرا یاد کاپیتالیسم دولتی نمی افتی….. شرایط فرق نکرده هنوز دامنها روی قوزک پاست… و مدها ..! بلند می شود پایین تنه گرد و نرم و نازکش را در پارچه ای سیاه پوشانده . انگار بدون دوخت و دوز و عاریه – اینطور بنظرم می آید . راه که می افتد امتداد نگاهم روی پارچه سیاه دامنش می لغزد، همه چیز در حال تكوين يك وسوسه است و در جستجوی چیزی که پنهان است و دور از دسترس