سایت طاقچه ایرانی دانلود فایل پی دی اف کتاب پشت درهای بسته بی.ای.پاریس ترجمه آرزو امیر رضایی 354 صفحه 📘 PDF را با بهترین کیفیت و به صورت کامل برای شما عزیزان قرار داده است. کتاب پشت درهای بسته اثر بی.ای. پاریس، یک تریلر روان شناختی پرهیجان است که پرده از رازهای تاریک یک زندگی به ظاهر کامل برمی دارد. این داستان، با تعلیقی نفس گیر و فضایی پرتنش، مخاطب را درگیر روابط پیچیده و رازهای پنهانی یک زوج می کند. پاریس با مهارت، ترس های روانی و واقعیت های نگران کننده را در قالبی گیرا به تصویر می کشد. با سایت طاقچه ایرانی برای ادامه مطالب همراه باشید

معرفی کتاب پشت درهای بسته

مضمون کتاب پشت درهای بسته:

داستان درباره زوجی به نام جک و گریس است که زندگی مشترکشان از بیرون بی نقص به نظر می رسد، اما پشت درهای بسته، واقعیتی هولناک پنهان شده است. جک، مردی جذاب اما کنترل گر و تهدیدآمیز، زندگی گریس را به کابوسی از ترس و محدودیت تبدیل کرده است. این کتاب با کاوش در موضوعات نظیر سوءاستفاده روانی و پنهان کاری، تصویری تلخ از شکنندگی روابط انسانی ارائه می دهد.

دانلود کتاب پشت درهای بسته

مخاطبین کتاب پشت درهای بسته:

این کتاب برای علاقه مندان به تریلرهای روان شناختی، داستان های پر تعلیق و پیچیده و افرادی که به بررسی روان شناسی انسان در شرایط بحرانی علاقه دارند، مناسب است. خوانندگانی که از آثار نویسندگانی مانند گیلین فلین و پائولا هاوکینز لذت برده اند، احتمالاً از این اثر نیز استقبال خواهند کرد.

pdf کتاب پشت درهای بسته بی.ای.پاریس

درباره نویسنده کتاب پشت درهای بسته بی.ای.پاریس:

بی.ای. پاریس نویسنده ای انگلیسی-فرانسوی است که با رمان پشت درهای بسته به شهرت رسید. آثار او به دلیل داستان پردازی پرکشش، شخصیت پردازی قوی و کاوش در موضوعات روان شناختی و اجتماعی، مورد تحسین قرار گرفته اند. پاریس با استفاده از تجربیات شخصی و مهارت نویسندگی، داستان هایی خلق می کند که مخاطبان را تا پایان درگیر نگه می دارد

پی دی اف کتاب پشت درهای بسته بی.ای.پاریس

برشی از کتاب پشت درهای بسته:

جان زیر آب ناپدید شد و به جنگ هولناکی با کوسه که بیش از صد کیلو وزن داشت .پرداخت به زودی رنگ آب ارغوانی شد به هم می رسید خون از هر طرف جوش میزند بعد ناگهان آب از تلاطم افتاد و جسدی روی آن آمد جسد کوسه با بدنی پر از زخم چاقو جان روی آب آمد دهانش را برای هوا باز کرد داشت خفه می شود به نظر نمی رسید زخمی شده باشد. دور و برش را نگاه کرد ریچل پیدایش نبود با وحشت تمام کلاه حصیری ریچل را دید که روی آب شناور است. فریاد زد: “ریچل” ترس برش داشته بود انتظار بدترین را داشت.