سایت طاقچه ایرانی دانلود کتاب صخره برایتون گراهام گرین ترجمه مریم مشرف 405 صفحه 📘 PDF را با بهترین کیفیت و به صورت کامل برای شما عزیزان قرار داده است. کتاب “صخره برایتون” (Brighton Rock) اثر گراهام گرین، رمانی جنایی و روانشناختی است که داستان تقابل خیر و شر را در پس زمینه ای تاریک روایت می کند. این اثر با تلفیق هیجان، درام و تحلیل عمیق شخصیت ها، یکی از برجسته ترین آثار ادبی قرن بیستم به شمار می آید. گرین در این کتاب به بررسی لایه های پیچیده روان انسان و اخلاقیات می پردازد. با سایت طاقچه ایرانی برای ادامه مطالب همراه باشید.
معرفی کتاب صخره برایتون
مضمون کتاب صخره برایتون:
“صخره برایتون” داستان پسری جوان به نام پینکی، یک گانگستر جوان و بی رحم، را روایت می کند که پس از قتل یکی از دشمنانش، تلاش می کند راز جنایت خود را پنهان نگه دارد. مضمون اصلی کتاب بر تقابل میان خیر و شر، گناه و معصومیت، و مبارزه انسان با سرنوشت تمرکز دارد. گرین با نگاهی فلسفی و دینی، عمیق ترین لایه های روان انسان را کاوش می کند.
دانلود کتاب صخره برایتون
مخاطبین کتاب صخره برایتون:
این کتاب برای علاقه مندان به رمان های جنایی، روانشناختی و فلسفی مناسب است. کسانی که به داستان های عمیق درباره اخلاقیات و پیچیدگی های انسانی علاقه دارند، از این کتاب لذت خواهند برد. همچنین طرفداران ادبیات کلاسیک و آثار گراهام گرین، این رمان را اثری مهم و ارزشمند خواهند یافت.
pdf کتاب صخره برایتون گراهام گرین
توضیحات درباره نویسنده کتاب صخره برایتون گراهام گرین:
گراهام گرین، نویسنده انگلیسی، در 2 اکتبر 1904 در انگلستان به دنیا آمد و در 3 آوریل 1991 درگذشت. او یکی از مهم ترین نویسندگان قرن بیستم است که آثارش به موضوعات دینی، اخلاقی و روانشناختی می پردازد. گرین علاوه بر رمان نویسی، به عنوان روزنامه نگار و منتقد نیز فعالیت داشت و کتاب “صخره برایتون” را در سال 1938 میلادی منتشر کرد.
پی دی اف کتاب صخره برایتون گراهام گرین
برشی از کتاب صخره برایتون:
رز به خیابان روبه روى پالاس پیر پیچید و با گام های استوار و پرشتاب به سوى خانه فرانک به راه افتاد. هنوز چیزی مانده بود كه رز باید از آن خانه، از آن اتاق، نجات مى داد، چیزی كه هرگز قادر نبود به نابود كردنش نبودند: صداى پسر كه پیغامی براى او ضبط كرده بود. و اگر رز بچه دار می شد مى توانست صداى پسر را براى او هم پخش كند. كشیش گفته بود: اگر به تو عشق مى ورزيد… و رز در آفتاب کمرنگ نيمروز ژوئن به تندى به سوى وحشتى عظيم مى شتافت.