سایت طاقچه ایرانی دانلود فایل پی دی اف کتاب دختر یونان ملینا مرکوری ترجمه علی شفیعی 396 صفحه 📘 PDF را با بهترین کیفیت و به صورت کامل برای شما عزیزان قرار داده است.دختر یونان، نوشته ملینا مرکوری، کتابی جذاب و الهام بخش است که خاطرات، باورها و مبارزات او را روایت می کند. این اثر بازتابی از عشق نویسنده به سرزمین مادری اش، یونان، و مبارزه برای دموکراسی و آزادی است. مرکوری با صدایی صادق و پرشور، زندگی پرماجرای خود را با مخاطب به اشتراک می گذارد.با سایت طاقچه ایرانی برای ادامه مطالب همراه باشید.
معرفی کتاب دختر یونان ملینا مرکوری
مضمون کتاب دختر یونان:
کتاب، سفر زندگی ملینا مرکوری را از یک بازیگر برجسته تا یک سیاستمدار متعهد بازگو می کند. این اثر به مسائلی همچون عشق به وطن، فرهنگ یونانی، و مبارزه علیه دیکتاتوری نظامی در یونان می پردازد. مضمون اصلی کتاب، پایداری در برابر ظلم و تلاش برای ایجاد تغییر مثبت در جامعه است.
دانلود کتاب دختر یونان ملینا مرکوری
مخاطبین کتاب دختر یونان:
دختر یونان برای علاقه مندان به زندگی نامه ها، سیاست، و هنر مناسب است. کسانی که به تاریخ معاصر یونان، مبارزات آزادی خواهانه، و داستان های الهام بخش درباره زنان تأثیرگذار علاقه دارند، این کتاب را دل نشین خواهند یافت. همچنین، مخاطبانی که به هنر و سیاست به عنوان ابزار تغییر اجتماعی نگاه می کنند، از این اثر بهره مند می شوند.
pdf کتاب دختر یونان ملینا مرکوری
درباره نویسنده کتاب دختر یونان ملینا مرکوری:
ملینا مرکوری، بازیگر، سیاستمدار و فعال یونانی، یکی از برجسته ترین چهره های فرهنگ و سیاست یونان است. او در دهه های 1960 و 1970 به عنوان ستاره سینما شهرت یافت و بعدها به عنوان وزیر فرهنگ یونان، نقش مهمی در حفظ و ترویج فرهنگ یونانی ایفا کرد. مرکوری با اشتیاق بی پایان خود به هنر و سیاست، میراثی ماندگار در تاریخ کشورش بر جای گذاشت
پی دی اف کتاب دختر یونان ملینا مرکوری
برشی از کتاب دختر یونان:
یک روز زیبا بعد از آن که ناهار را در سکوت با هم صرف کردیم، بازوی مرا سفت گرفت و مرا دنبال خودش به خیابان به سمت یک اتومبیل بزرگ کشاند. در آن جا راننده و محافظان میمیس و كوستاس منتظر ما بودند. به آنها دستور داد که سوار شوند تازه فهمیدم تصمیمش جدی ست و شوخی در کار نیست. با این وجود چیزی نپرسیدم که کجا داریم می رویم ما در سکوت مطلق با ماشین پیش می رفتیم چند کیلومتری که از آتن جدا شدیم او سکوت را شکست که ما به یک مراسم رسمی میرویم. هتل جدیدی قرار بود در کی فی سیا در حومه آتن افتتاح شود. من در پی توضیح او حرفی نزدم و هم چنان سکوت خود را حفظ کردم درست قبل از این که به کی فی سیا برسیم او پرده از تصمیم پنهانی و مرموز خود برداشت.