سایت طاقچه ایرانی دانلود فایل پی دی اف کتاب شهبانوی پنهان ساندرا گولاند ترجمه فروزنده طبیب 304 صفحه 📘 PDF را با بهترین کیفیت و به صورت کامل برای شما عزیزان قرار داده است. کتاب شهبانوی پنهان نوشته ساندرا گولاند، یک رمان تاریخی است که در آن داستان زندگی زنی به نام سیتی، شهبانوی پنهان در دربار صفویان روایت می شود. این اثر با ترکیب واقعیت های تاریخی و تخیل نویسنده، به بررسی چالشها و پیچیدگی های زندگی زنان در دربار سلطنتی می پردازد. داستانی سرشار از عشق، قدرت و تلاش برای بقا در دوران پرتنش تاریخ ایران است. با سایت طاقچه ایرانی برای ادامه مطالب همراه باشید.

معرفی کتاب شهبانوی پنهان

مضمون کتاب شهبانوی پنهان:

مضمون شهبانوی پنهان بیشتر حول محور نقش و جایگاه زنان در تاریخ ایران و به ویژه در دربارهای سلطنتی می چرخد. داستان زندگی سیتی، که به عنوان یک زن در یک جامعه مردسالار تلاش می کند تا قدرت و هویت خود را پیدا کند، بیانگر مبارزات درونی و بیرونی او برای بقا و تحقق خواسته هایش است. در این رمان، به طور خاص به تعاملات سیاسی، اجتماعی و احساسی زنان پرداخته می شود.

دانلود کتاب شهبانوی پنهان

مخاطبین کتاب شهبانوی پنهان:

کتاب شهبانوی پنهان به ویژه برای علاقه مندان به تاریخ ایران و علاقه مندان به داستان های تاریخی با محوریت زنان جذاب است. همچنین افرادی که به دنبال داستان هایی با پرداختن به ابعاد عاطفی، اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف هستند، می توانند از این کتاب لذت ببرند. کتاب به طور خاص برای خوانندگان بالغ و علاقه مند به روایت های پیچیده و متعدد در زمینه تاریخ ایران مناسب است.

PDF کتاب شهبانوی پنهان ساندرا گولاند

توضیحات در مورد نویسنده کتاب شهبانوی پنهان ساندرا گولاند:

ساندرا گولاند نویسنده ای آمریکایی است که به دلیل آثار تاریخی و رمان های خود شناخته می شود. او در نوشته هایش معمولاً به بررسی ابعاد مختلف زندگی انسان ها در دوره های مختلف تاریخی می پردازد. گولاند با استفاده از تحقیقاتی دقیق و روایت های جذاب، توانسته است داستان هایی خلق کند که هم به واقعیت های تاریخی وفادار هستند و هم عناصر داستانی قوی دارند.

دانلود پی دی اف کتاب شهبانوی پنهان

برشی از کتاب شهبانوی پنهان:

در گرماگرم یک روز سبز و خرم ژوئیه پادشاه و درباریان در میان خاک و هیاهو و جنب و جوش پایان ناپذیر همگان از جنگ بازگشتند آتنا پیراهنش را سه بار تغییر داده و دو بار هم آرایش مویش را عوض کرده بود به او قرص تریاک و بادرنجبویه داده بودم تا آرامش داشته باشد با همه ی اینها او هنوز سراسیمه و بی تاب بود. کلیسا پذیرفته بود اعلی حضرت در ورسای با آتنا دیدار و گفت و گویی داشته باشد هر چند تنها در برابر لشکری از پیرزنهای ترشیده اخمو – دوباره یک مشت عتیقه آرزو می کردم طلسم پنهان شده زیر دامن آتنا اثر دلخواه را داشته باشد. به او گفتم نگران نباشین مادام کاترین سوگند خورده که اثر می کنه.»