سایت طاقچه ایرانی دانلود پی دی اف کتاب عشق و مرگ اسماعیل فصیح 180 صفحه📘 PDF را با بهترین کیفیت و به صورت کامل برای شما عزیزان قرار داده است.کتاب “عشق و مرگ” اثر اسماعیل فصیح یکی از آثار برجسته ادبیات معاصر ایران است که به بررسی عمیق احساسات انسانی و روابط پیچیده میان عشق و مرگ میپردازد. این رمان با نگاهی فلسفی و شاعرانه به زندگی، مرگ و عشق، خواننده را به دنیای درونی شخصیتهای خود میبرد. فصیح با نثر زیبا و توصیفهای دقیق، تصویر زندهای از احساسات و دغدغههای انسانی ارائه میدهد. با سایت طاقچه ایرانی برای ادامه مطالب همراه باشید.
معرفی کتاب عشق و مرگ
مضمون کتاب عشق و مرگ:
مضمون اصلی “عشق و مرگ” بررسی تضادها و همپوشانی های عشق و مرگ در زندگی انسانهاست. شخصیتهای داستان با چالشهایی مواجه هستند که آنها را به تفکر درباره معنای واقعی زندگی و ارزشهای انسانی وامیدارد. این کتاب به نوعی دعوت به تأمل در مورد رابطه عمیق و گاه متناقض عشق و مرگ است.
دانلود کتاب عشق و مرگ
مخاطبین کتاب عشق و مرگ:
مخاطبین “عشق و مرگ” شامل علاقهمندان به ادبیات معاصر، فلسفه و روانشناسی هستند که به دنبال درک عمیقتری از احساسات انسانی و روابط اجتماعی میباشند. همچنین، این کتاب میتواند برای کسانی که با چالشهای زندگی، عشق و فقدان مواجهاند، جذاب باشد. فصیح با زبان ساده و در عین حال عمیق خود، توانسته است با طیف وسیعی از خوانندگان ارتباط برقرار کند.
PDFکتاب عشق و مرگ اسماعیل فصیح
توضیحات درباره نویسنده کتاب عشق و مرگ اسماعیل فصیح :
“عشق و مرگ” یکی از آثار برجسته اسماعیل فصیح، نویسندهای شناختهشده در ادبیات ایران است که با نثر خاص و بینظیر خود توانسته است جایگاه ویژهای در دل خوانندگان پیدا کند. این کتاب به بررسی عواطف انسانی و پیچیدگیهای روابط انسانی میپردازد و خواننده را به تفکر در مورد زندگی و مرگ وامیدارد. فصیح با استفاده از شخصیتهای گوناگون و داستانهای متنوع، دنیای غنی و پر از احساساتی را به تصویر میکشد
دانلود پی دی اف کتاب عشق و مرگ اسماعیل فصیح
برشی از کتاب عشق و مرگ:
یک قطار اکسپرس هست Orient Express که در استانبول سوار می شوید. پاریس پیاده می شوید. عین خطوط هوایی که از روی کشورها عبور می کنید از استانبول و یونان و آلبانی و یوگسلاوی و ایتالیا و سوئیس و فرانه می آورند و آخر خط پاریس… البته بدون آنکه اجازه بدهند در ایستگاههای راه آهن از سکوی قطار خارج بشوید…… علاقمند شده بود و هنوز لبخند بر لب داشت پشت میزش جابه جا شد. پاهایش را انداخت روی هم آرام با علاقه و کنجکاوی من هم احساس می کردم که هم از او خوشم آمده و هم احترام بیشتری برایش قابل هستم. چیزی بیش از یک مرد شریف و یک استاد خوب بود.