سایت طاقچه ایرانی دانلود فایل پی دی اف کتاب مردی با لباس قهوه ای آگاتا کریستی محمدعلی ایزدی 364 صفحه 📘 PDF را با بهترین کیفیت و به صورت کامل برای شما عزیزان قرار داده است. «مردی با لباس قهوه ای» یکی از آثار مشهور آگاتا کریستی، نویسنده برجسته انگلیسی، است که در سال 1924 منتشر شد. داستان این کتاب حول یک قتل مرموز و یک توطئه پیچیده می چرخد که شخصیت ها در تلاش برای کشف حقیقت هستند. این رمان ترکیبی از معما، رمز و راز و تعلیق است که خواننده را تا صفحه های آخر درگیر خود نگه می دارد. با سایت طاقچه ایرانی برای ادامه مطالب همراه باشید.
معرفی کتاب مردی با لباس قهوه ای
مضمون کتاب مردی با لباس قهوه ای:
مضمون اصلی «مردی با لباس قهوه ای» حول پیچیدگی های انسانی، سوءظن و جستجوی حقیقت می چرخد. در این رمان، شخصیت ها در تلاشند تا انگیزه های واقعی پشت یک قتل را کشف کنند و به تدریج متوجه می شوند که هر چیزی که به نظر می رسد، نیست. این داستان به طور موثری مفهوم اشتباهات شناختی و نقش سرنوشت را در زندگی انسان ها مورد بررسی قرار می دهد.
دانلود کتاب مردی با لباس قهوه ای
مخاطبین کتاب مردی با لباس قهوه ای:
این کتاب برای علاقه مندان به داستان های معمایی و قتل های اسرارآمیز نوشته شده است. کسانی که به دنبال داستان های پیچیده با شخصیت های چندوجهی و پرسش های اخلاقی هستند، از خواندن آن لذت خواهند برد. همچنین، طرفداران آثار آگاتا کریستی که به سبک منحصر به فرد او در ساختن معماهای ذهنی علاقه دارند، به خوبی با این کتاب ارتباط برقرار خواهند کرد.
PDF کتاب مردی با لباس قهوه ای آگاتا کریستی
توضیحات در مورد نویسنده کتاب مردی با لباس قهوه ای آگاتا کریستی:
آگاتا کریستی، نویسنده بریتانیایی و ملکه جنایت های معمایی، با بیش از 80 رمان و داستان کوتاه به شهرت جهانی رسید. او با خلق شخصیت هایی چون هرکول پوآرو و خانم مارپل، توانست به یکی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان تاریخ تبدیل شود. کریستی در طول زندگی خود بیش از 2 میلیارد نسخه از آثارش را به فروش رساند و همچنان آثارش در سراسر جهان مورد توجه قرار دارد.
دانلود پی دی اف کتاب مردی با لباس قهوه ای
برشی از کتاب مردی با لباس قهوه ای:
با دلداری دادن به خود و سعی در دور کردن وحشتی که سراپای وجودم را گرفته بود کمی به خودم مسلط شدم و بعد بسرعت از پله ها بالا رفتم برای پیدا کردن اتاقی که در آن قتل اتفاق افتاده بود. با هیچ مشکلی روبه رو نشدم معلوم بود روزی که جسد کشف شده، باران سنگینی باریده و چون رد کفشهای بزرگ گلی بر روی کف لخت و بدون فرش اتاق در همه جا دیده می شد نمی توانستم بفهمم جای پای قاتل نیز از روز قبل در آنجا مانده یا نه اگر ردپایی هم از او مانده باشد. احتمالاً پلیس چیزی در این مورد نمی گفت از طرفی وقتی در این باره بیشتر فکر کردم وجود ردپای قاتل را غیر محتمل دانستم چون هوا در زمان وقوع حادثه صاف و زمین خشک بود.