light box

نام کتاب : سوگ مادر
نویسنده : شاهرخ مسکوب
سال انتشار : فرمت کتاب : pdf
تعداد صفحات : 126
حجم : 2MB
زبان : فارسی
موضوع کتاب : رمان
دسته بندی :
برچسب ها :

کنترل ذهن مجموعه ای از تمرین ها و تکنیک ها برای تسلط بر ذهن، کاهش استرس و تقویت خلاقیت است. خوزه سیلوا در این اثر، روش هایی ساده و عملی برای دستیابی به آرامش ذهنی، تصمیم گیری بهتر و موفقیت در زندگی ارائه می دهد. این کتاب به خواننده یاد می دهد چگونه ذهن خود را به ابزاری قدرتمند برای حل مسائل و پیشرفت تبدیل کند.

کتاب سوگ مادر شاهرخ مسکوب

سایت طاقچه ایرانی دانلود کتاب سوگ مادر شاهرخ مسکوب ترجمه حسن کامشاد 126 صفحه 📘 PDF را با بهترین کیفیت و به صورت کامل برای شما عزیزان قرار داده است. کتاب کنترل ذهن اثر خوزه سیلوا با ترجمه مجید پزشکی، راهنمایی جامع برای تسلط بر ذهن و استفاده از قدرت های درونی برای بهبود کیفیت زندگی است. این کتاب، که بر پایه تکنیک های ذهن آگاهی و روان شناسی مثبت تدوین شده، به خوانندگان کمک می کند تا با پرورش ذهن خود به اهداف شخصی و حرفه ای شان دست یابند. با سایت طاقچه ایرانی برای ادامه مطالب همراه باشید.

 

معرفی کتاب  سوگ مادر

مضمون کتاب  سوگ مادر

این اثر بر کنترل و هدایت توانایی های ذهنی برای حل مسائل، کاهش استرس و بهبود تمرکز تأکید دارد. خوزه سیلوا با ارائه روش های علمی و عملی، به مخاطب نشان می دهد چگونه با تمرین و تکرار، ذهن را در راستای اهداف مثبت و خلاقیت به کار گیرد. این کتاب، پلی بین علم روان شناسی و کاربردهای عملی آن در زندگی روزمره است.

دانلود کتاب سوگ مادر

مخاطبین کتاب سوگ مادر

این کتاب مناسب افرادی است که به دنبال توسعه شخصی، بهبود عملکرد ذهنی و تسلط بر خود هستند. مخاطبان آن شامل علاقه مندان به روان شناسی کاربردی، کارآفرینان، و کسانی است که به روش های عملی برای کاهش استرس و افزایش بهره وری علاقه دارند.

PDF کتاب  سوگ مادر شاهرخ مسکوب

درباره نویسنده کتاب سوگ مادر شاهرخ مسکوب

خوزه سیلوا، بنیان گذار روش معروف کنترل ذهن، یک محقق در زمینه توسعه ذهن انسان بود. او با ارائه تکنیک های نوآورانه توانست تأثیرات شگرف تمرکز و تجسم را در بهبود زندگی افراد نشان دهد. آثار او همواره در ترکیب علم و روان شناسی عملی پیشگام بوده است.

دانلود پی دی اف سوگ مادر شاهرخ مسکوب

برشی از کتاب سوگ مادر

در تمام طول راه گیج و خرفت بودم فکرم مثل خسته ای بود که چند قدمی بر می دارد و زمان درازی می نشیند تا نفس تازه کند. ماتم زده بودم و از سنگینی مصیبت مبهوت شده بودم گاه گاه به زندگی مادرم و به خصوص آرزوهای نا انجام او می اندیشیدم و افسوس می خوردم. احساس می کردم که ستمی بی پایان مثل هوا ما را احاطه کرده و ما را با دستهای بسته به قربانگاه می برند حتی گاه مجال فریادی و اعتراضی نیست و این شعر فردوسی که حقیقتی سخت خشن و عریان را بیان می کند.

 

📚 😍 کتاب پیشنهادی

ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برو بالا