light box

نام کتاب : آقای دوشنبه
نویسنده : گارت نیکس
سال انتشار : 1398
فرمت کتاب : pdf
تعداد صفحات : 268
حجم : 18MB
زبان : فارسی
موضوع کتاب : رمان
دسته بندی :
برچسب ها :

آقای دوشنبه داستان آرتور، پسری عادی است که با پیدا کردن کلیدی جادویی به دنیای عجیب کشیده می شود. او باید با آقای دوشنبه، نخستین نگهبان کلیدها، روبه رو شود تا قدرت های جدیدش را درک کند. این ماجرا شروعی برای چالش های بزرگ تر و نجات دنیای خودش است

آقای دوشنبه

سایت طاقچه ایرانی دانلود فایل پی دی اف کتاب  آقای دوشنبه گارت نیکس ترجمه مریم رفیعی 268 صفحه 📘 PDF را با بهترین کیفیت و به صورت کامل برای شما عزیزان قرار داده است. آقای دوشنبه نخستین کتاب از مجموعه کلیدهای پادشاهی نوشته گارت نیکس است. این اثر، داستانی فانتزی و هیجان انگیز درباره پسری به نام آرتور است که با ماجراهایی عجیب و جادویی روبه رو می شود. ترجمه مریم رفیعی، تجربه خواندن این اثر را برای فارسی زبانان لذت بخش تر کرده است.با سایت طاقچه ایرانی برای ادامه مطالب همراه باشید.

معرفی کتاب آقای دوشنبه

مضمون کتاب آقای دوشنبه

کتاب به مبارزه خیر و شر، مسئولیت پذیری و کشف هویت واقعی می پردازد. داستان حول محور آرتور می چرخد که ناخواسته وارد دنیایی جادویی می شود و باید با چالش های بسیاری روبه رو شود تا تعادل میان دو دنیا را حفظ کند.

دانلود کتاب آقای دوشنبه

مخاطبین کتاب آقای دوشنبه

کتاب “آقای دوشنبه” مخاطبان مختلفی دارد که عمدتاً شامل افرادی هستند که علاقه‌مند به داستان‌های اجتماعی و فلسفی هستند. این کتاب به ویژه برای کسانی که به بررسی روابط انسانی، هویت و تفکر انتقادی علاقمندند، جذاب خواهد بود. همچنین، نوجوانان و جوانان با ذهن باز و تمایل به کشف مفاهیم جدید از این کتاب بهره خواهند برد.

PDF کتاب آقای دوشنبه گارت نیکس 

درباره نویسنده آقای دوشنبه گارت نیکس

گارت نیکس نویسنده استرالیایی شناخته شده در زمینه‌ی ادبیات فانتزی و علمی-تخیلی است. او بیشتر به خاطر مجموعه‌های “درب‌های آن” و “آقای دوشنبه” شهرت دارد. آثار او معمولاً با ویژگی‌های تخیلی پیچیده و شخصیت‌های جذاب ترکیب شده است که خوانندگان را به دنیای جدیدی می‌برد.

دانلود پی دی اف آقای دوشنبه

برشی از کتاب آقای دوشنبه

آرتور از در رد شد اما روی زمین سفت قدم نگذاشت؛ در واقع روی هیچ زمینی قدم نگذاشت. با فریادی متوجه شد که در حال سقوط در فضا بود و پاسترن دوشنبه چارچوبی نورانی در تاریکی مطلق به جای اینکه پشت سرش باشد بالای سرش بود در حال سقوط لحظه به لحظه از درگاه دورتر شد آرتور دست از فریاد زدن کشید؛ متوجه شد سرعت سقوطش کمتر از آن بود که تصور می کرد. سقوطش بیشتر شبیه فرو رفتن در آب بود اما احساس خیسی نمی کرد و به راحتی نفس می کشید سعی کرد با پا لگد بزند تا ببیند سرعت سقوطش کمتر می شود یا نه قضاوت کردن در اینباره دشوار بود چون چارچوب در که در دوردست قرار داشت وسیله ی تخمین میزان سقوطش بود اما احساس کرد سرعتش کمتر شد.

 

ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برو بالا