سایت طاقچه ایرانی دانلود فایل پی دی اف کتاب کتاب معمای آقای ریپلی پاتریشیا های اسمیت ترجمه فرزانه طاهری 288 صفحه 📘 PDF را با بهترین کیفیت و به صورت کامل برای شما عزیزان قرار داده است.کتاب معمای آقای ریپلی نوشته پاتریشیا های اسمیت، یکی از آثار برجسته ادبیات جنایی و روانشناختی است که برای اولین بار در سال 1995 منتشر شد. این رمان داستان تام ریپلی، یک شخصیت پیچیده و مرموز، را روایت میکند که در تلاش برای به دست آوردن هویتی جدید و زندگی مرفه، به مسیری پر از دروغ و جرم کشیده میشود. روایت پرتنش و روان کاوانه این داستان، خوانندگان را با ابعاد تاریک ذهن انسان رو به رو میسازد. با سایت طاقچه ایرانی برای ادامه مطالب همراه باشید.
دانلود کتاب معمای آقای ریپلی
مضمون معمای آقای ریپلی:
این رمان به بررسی جاه طلبی، هویت، اخلاق و پیامدهای رفتارهای غیرقانونی میپردازد. تام ریپلی، شخصیتی ضدقهرمان، نمادی از تضادهای انسانی است که در پی فرار از زندگی فقیرانهاش، مرزهای اخلاقی را در هم میشکند. داستان او نشاندهنده پوچی جاهطلبی بیپایان و تاثیر مخرب دروغگویی و فریب بر روان انسان است.
معرفی کتاب معمای آقای ریپلی
مخاطبین معمای آقای ریپلی:
این کتاب مناسب افرادی است که به داستانهای جنایی با تمرکز بر تحلیل روانشناختی شخصیتها علاقه دارند. طرفداران رمانهایی که جنبههای تاریک روح انسان را کاوش میکنند، از این اثر لذت خواهند برد. همچنین، کسانی که به روایتهای پیچیده و پرتعلیق جذب میشوند، مخاطبان اصلی این کتاب هستند.
pdf کتاب معمای آقای ریپلی
درباره نویسنده کتاب معمای آقای ریپلی پاتریشیا های اسمیت:
پاتریشیا های اسمیت (1921-1995) یکی از نویسندگان برجسته آمریکایی در ژانر جنایی و روانشناختی بود. او به خاطر تواناییاش در خلق شخصیتهای ضد قهرمان و داستانهایی با لایههای عمیق روانشناسی شهرت دارد. از دیگر آثار شناختهشده او میتوان به بیگانگان در قطار اشاره کرد که الهامبخش فیلمی مشهور به کارگردانی آلفرد هیچکاک شد.
پی دی اف کتاب معمای اقای ریپلی پاتریشیا های اسمیت
برشی از کتاب معمای آقای ریپلی:
روز بعد هتلش را عوض کرد و به هتل اروپا رفت که هتلی بود با قیمت مناسب در نزدیکی ویا ونه تو، چون فکر کرد هتل هسلر کمی پرزرق وبرق است، از آن نوع هتل هایی که سینماچی ها زیاد به آن جا می آمدند و فردی مایلز یا امثال او که دیکی را می شناختند، ممکن بود وقتی به رم می آیند بخواهند آن جا اتاق بگیرند. تام در اتاقش در هتل در خیال با مارج و فاستو و فردی حرف می زد. فکر کرد از همه بیشتر امکان دارد مارج به رم بیاید. فکر کرد اگر پای تلفن باشد جای دیکی با او حرف می زند و اگر رودررویش بود، دوباره تام می شود. ممکن بود؛ مثلاً سرزده به رم بیاید و هتل او را پیدا کند و پپایش را توی یک کفش کند که می خواهد به اتاقش بیاید و این صورت او مجبور می شد انگشترهای دیکی را درآورد و لباس هایش را عوض کند.